۱- اغلب احساس می کنید دیگران از شما سوءاستفاده می کنند، حتی زمانی که دلایل و مدارک عینی برای اثبات ادعای خود ندارید.
۲- به دیگران اجازه می دهید با شما بدرفتاری کنند به این دلیل که از آنها می ترسید یا حس می کنید که حق شماست که دیگران با شما بدرفتاری کنند.
۳- به دیگران رو دست می زنید و قبل از اینکه آنها به شما حمله کنند، شما پیش دستی می کنید.
۴-از رابطه ی جنسی لذت نمی برید. انگار شما به دیگران لذت می دهید و خودتان تحت فشار و اجبار هستید.
۵- شما از بازگویی زندگیتان اکراه دارید، چون نگرانید که مبادا دیگران بخواهند از این اطلاعات بر علیه شما استفاده کنند.
۶- شما سعی می کنید که نقاط ضعف خود را پنهان کنید، زیرا می دانید که اگر بند را به آب بدهید دیگران از شما نقطه ضعف می گیرند.
۷- در کنار دیگران راحت نیستید چون نگرانید که مبادا شما را تحقیر کنند.
۸- به راحتی در برابر دیگران سر تسلیم فرود می اورید, چون از آنها حساب می برید.
۹- احساس می کیند دیگران از رنج کشیدن شما لذت می برند.
۱۰- شما توان رفتارهای بی رحمانه و آزار گرانه را دارید هرچند فعلا این رفتارها را بروز نمی دهید، آب نمی بینید و گرنه شناگر ماهری هستید.
۱۱- به دیگران اجازه می دهید که از شما سوءاستفاده کنند,چون بهتر از این است که تنها بمانید.
۱۲- شما به دیگران اعتماد ندارید. اعتقاد راسخ دارید که هیچ گربه ای در راه رضای خدا موش نمی گیرد.
۱۳- بخش مهمی از دوران کودکی تان را به یاد نمی آورید.
۱۴- وقتی از کسی می ترسید بخش مهمی از افکار، احساسات، خواسته ها و تمایلات شما سرکوب می شود و انگار خود واقعی شما در برابر آن فرد از صحنه محو می گردد.
۱۵- شما اغلب احساس می کنید که دیگران انگیزه ها و نیت های بدخواهانه دارند، حتی زمانی که شواهد مستدلی ندارید باز هم این احساسات دست از سر شما بر نمی دارند.
۱۶- اغلب درباره ی آزارگری و آزارخواهی خیال پردازی می کنید.
۱۷- وارد روابط صمیمی نمی شوید چون به دیگران اعتماد ندارید.
۱۸- از اطرافیان خود می ترسید بدون اینکه دلیلش را بدانید.
۱۹- شما برخی اوقات رفتارتان با دیگران ظالمانه و بی رحمانه می شود مخصوصا با افراد صمیمی زندگیتان.
۲۰- در رابطه با دیگران اغلب احساس درماندگی می کنید.
حتی زمانی که رابطه ی خوبی دارید ممکن است دست به کاری بزنید که رابطه به سمت سوءاستفاده و بدرفتاری کشیده شود. مثلا با استفاده از ترفندها و شگردهای متفاوت، همسرتان را که آدم خوبی است مثل یک فرد بدرفتار تلقی می کنید. حرف هایش را تحریف و او را به رفتار مغرضانه متهم می کنید. همسرتان را آزمون می کنید تا اطمینان کامل کسب کنید. زمانی که از آزمایش های شما سربلند بیرون می آید،بازهم شک می کنید و می پندارید که کاسه ای زیر نیم کاسه است. رفتارهای محبت آمیز همسرتان را کوچک می شمارید و بی توجهی های او را مبالغه آمیز جلوه می دهید. زمانی که رفتار او در قبال شما محترمانه و احترام برانگیز است، بازهم احساس می کنید از شما سوءاستفاده کرده است.
منبع : یانگ، جفری؛ کلوسکو، ژانت.(۱۳۹۵). زندگی خود را دوباره بیافرینید. ترجمه ی حسن حمید پور، الناز پیرمرادی و ناهید گلی زاده.
همیار وردپرس...